نامه گلایه آمیز شیخ حسین انصاریان به رئیس جمهور | |
حجت الاسلام حسین انصاریان طی نامه ای به رئیس جمهور از دعوت سران کشورهای اسلامی برای جشن نوروز در ایران و همچنین مصاحبه وی با خبرنگار بی حجاب یک رسانه خارجی انتقاد کرد. |
|
متن نامه حجت الاسلام حسین انصاریان به این شرح است: جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد سلام علیکم
بر اساس تعالیم قرآن کریم وسخنان رسول گرامی اسلام اهتمام به امور مسلمین و دستگیری و حمایت مضللومان تکلیف شرعی و فریضه واجب برای هر مسلمان است . حدیث شریف نبوی در اصول کافی با مضمون (( مَنْ اَصْبَحَ ولا یَهْتمَ با مور المسْلِمینْ فَلَیسَ بِمُسْلِمْ )) همه ما را بر آن می دارد تا نسبت به فریاد مظلومیت مسلمانان شیعه و سنی که توسط حاکمان سرسپرده آمریکا و انگلیس در کشورهای عربی قتل عام می شوند، واکنش های قاطع تری داشته باشیم ، و در این شرایط که مسلمانان بحرین و لیبی و تونس و یمن برای شعار اسلام خواهی و بانک تکبیر به خون کشیده و به شهادت می رسند ، دعوت از سران دیگر کشورها و بر پا کردن جشن و سرور به بهانه نوروز در تخت جمشید شیراز و تهران ، مغایررسالت دینی و منافی تکلیف اسلامی است ، و جشن های نامشروع پهلوی را در اذهان تداعی می کند، انتظار می رود در این شرایط حساس ، همدردی با خانواده های شهیدان مظلوم در کشورهای اسلامی را بر دلخوشی برخی سران بی درد و فاقد عاطفه ترجیح داده و جشن هایی که قرار است در کنار اجساد کشته شدگان بی دفاع و مظلوم به بهانه نوروز برگزار شود لغو گردد و به جای جشن و سرور به همبستگی و دلداری مبارزان مسلمانان جهان بپردازیم . این روزها افراد مومن و دلسوز از افشار مختلف مردم نگرانی و گلایه مندی خود را از برنامه های تدارک شده دولت برای جشن نوروز ابراز نموده و از ما می خواهند که این نگرانی را انعکاس دهیم ، همچنین تاسف خود را از مصاحبه اخیر با خبرنگار بی حجاب اسپانیایی که در ایران اسلامی و در مرکز دولت اسلامی انجام شده است ابراز نموده و از بی توجهی به اوامر الهی و نقض قوانین اسلامی که در این مصاحبه انجام شد گلایه شدید داشته و انتظار می رود پایداری بر ارزش های دین، به پای مصالح سیاسی و خوش آیند جهانیان تضییع نگردد.
الله ولی التوفیق
حسین انصاریان – قم 28 اسفند ماه 89 |
استغاثه شیعیان مظلوم بحرین به ولی امر مسلمین جهان
بسمالله الرحمن الرّحیم
محضر مبارک ولی امر مسلمین جهان
حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (مدظله العالی)
سلام علیکم ..
با سلام و صلوات بر خاتم أنبیاء محمد مصطفی (ص)، او که پیامبر بود و از ایشان رسالت بر دوش داشتن را آموختیم، بر علی (ع) که از ایشان عدالت وار بودن را یاد گرفتیم، بر سیده دو عالم که در ایشان ولایتمداری را یافتیم، بر سبْطیْ شباب اهل الجنّة که از ایشان صبر و فرهنگ سرخ شهادت را به ارث بردیم، بر ائمّه طاهرین علیهم السّلام که از ایشان جهاد در راه حقّ را آموختیم و بر تک سوار آخر الزّمان (عج) که از ایشان انتظار اصلاح را به تعلم نشستیم.
سلام ما بر آن امامی که در عرصهی تاریک تاخت و تاز طاغوتیان قیام نمود و درود فراوان بر حضرتعالی که پرچمدار فعلی انقلاب اسلامی و ولی امر مسلمین جهان هستید.
ما گروهی از شیعیان بحرین هستیم که از حضرتعالی تقلید می کنیم و سیرت و سنت جنابعالی برای ما حجت است. واقعیت این است که اکنون از ظلم و ستم آل خلیفه نزد جنابعالی شکایت می کنیم. فشار بر ما سنگین شده به حدی که برادران و خواهران و عائله ما را در مقابل چشممان می کشند، فریادرسی کمک نمی کند ما را. اجتماع می کنیم برای رضای خدا و در راه عزت مسلمین و شیعیان اما کشته می شویم.
از شما درخواست می کنیم برایمان نزد خدا دعا کنید زیرا اطمینان به استجابت آن داریم. و در ثانی کوچک تر از آنیم که درخواستی کنیم، مع ذلک رنج این آلام و مصیبت ها را که از طرف ما را احاطه کرده، جز با حضرتعالی با چه کسی در میان بگذاریم؟! هر طور که صلاح می دانید ما مقلدان و فرزندان خود در بحرین را یاری دهید. سخنرانی عربی جنابعالی در خصوص انقلاب مصر، برادران مصری ما را منصور گردانید و موجب توفیق و نصرت آنان شد، ما نیز در رنج و عذابیم و جز مقاومت و آمادگی برای شهادت چیزی نداریم و خداوند متعال فتح و نصرت را مسئلت می کنیم..
والنصر قادم إنشاءالله
جمعی از مقلدان حضرت آیت الله العظمی خامنه ای در بحرین
روابط عمومي سازمان بسيج مستضعفين در اعتراض به درج مطالب اهانتآميز نسبت به بسيج و بسيجيان طي بيانيهاي اعلام كرد: از آن رسانه محترم انتظار ميرود كه با قلم خود اين توهين بزرگ را عليه بسيج و حزبالله را جبران كند.
در پي درج مقالهاي با عنوان "هاشمي مظلومتر از بهشتي " در تاريخ 11/ 12/ 89 در روزنامه جمهوري اسلامي، روابط عمومي سازمان بسيج مستضعفين با انتشار جوابيهاي، به درج اين مقاله در روزنامه جمهوري اسلامي اعتراض كرد كه متن كامل اين جوابيه در زير ميآيد:
متأسفانه در مقاله مذكور آمده است: "اگر اين حرمتشكنيها و خيرهسريها بهنام بسيج و حزب اللّهي همين طور ادامه يابد . . . " كه نكاتي از روي موعظه و ارشاد براي هدايت طراحان اين مقاله به صراط مستقيم انقلاب به شرح زير بيان ميگردد:
1- حمله به بسيج و كوبيدن آن با موج تهمت و توهين و افترا پديدهاي ناشناخته نيست بلكه بسيج از آغاز تشكيل، همواره آماج هجوم استكبار به سركردگي آمريكا، انگليس، و صهيونيسم بينالملل و مزدوران داخلي آنان چون منافقين و سلطنتطلبها بوده و هست و اين موضوع تازگي ندارد. اما اينكه روزنامهاي مدعي خط امام(ره) آن هم در تبيين مظلوميت شهيد بزرگوار آيتالله سيد محمدحسين بهشتي قلم از حريم عقل و عدل خارج كند و مقدسترين نهادي را كه در صدر قلب امام جاي دارد، مورد هجمه ظالمانه قرار دهد، موضوعي عجيب و قابل تأمل است.
با حسن ظن به ادعاي پيروان آن روزنامه از خط امام چند جمله از حضرت امام(ره) را يادآور ميشويم تا مسئولان محترم آن روزنامه، مقايسهاي بين ادبيات به كار گرفته خود را با اين امواج زلال مهر و عشق بنمايد و اگر احساس ميكنند با خط امام(ره) در تقابل قرار گرفتهاند، در مرام خود بازنگري نمايند.
امام عزيزمان فرمودند: اگر بر كشوري نواي دلنشين تفكر بسيجي طنينانداز شد چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهند گرديد و الّا هرلحظه بايد منتظر حادثه ماند.
و تكاندهندهتر از آن تذكر الهي پير و مراد جمارانيان بود كه فرمودند: اگر مسئولين نظام اسلامي از شما (بسيجيان) غافل شوند به آتش دوزخ الهي خواهند سوخت.
شايسته است بدانيد اول بسيجي ايران اسلامي شخص بيبديل امام روح الله است كه فرمودند: از خدا ميخواهم تا با بسيجيانم محشور گرداند چرا كه در اين دنيا افتخارم اين است كه خود بسيجيام.
آري؛ بسيج ميقات پابرهنگان و معراج انديشه پاك اسلامي است كه تربيت يافتگان آن، نام و نشان در گمنامي و بينشاني گرفتهاند.
2- اگر بحث از مظلوميت شهيد بهشتي است بايد بدانيم كه سبب مظلوميت ايشان چه بوده است؟
مظلوميت آن شهيد بزرگوار از آن رو بود كه آنچه به او نسبت ميدادند با حقيقت فاصلهاي فاحش داشت. او را متهم به رفاهطلبي و داشتن ويلا در اروپا ميكردند در حالي كه او حتي يك بار عيد نوروز را در كيش سپري نكرد. او را متهم به ثروتمند بودن و داشتن حسابهاي كلان خارجي ميكردند در حالي كه نهتنها خودش حتي هيچكدام از اعضاي خانوادهاش حسابهاي متعدد بينالمللي حتي يك شركت اقتصادي داخلي هم نداشته و بهشتي مظلوم در نهايت سادگي بدون هيچ تجمل و اشرافيگري ميزيست.
بهشتي را متهم به شكنجه مردم و سازماندهي حزبالله براي حمله به تجمعات سياسي ميكردند در حالي كه بهشتي رئوفترين قلب را داشته و به كوچكترين رفتار خارج از اعتدال رضايت نميداد.
او را متهم به ارتباط با بيگانگان ميكردند، در حالي كه هيچگاه رسانههاي خارجي از او و جريانات وابسته به او حمايت نميكردند و همواره ايشان را مورد هجمه بدترين اتهامات و بمباران رسانهاي قرار ميدادند.
كساني كه به بهانه دفاع از شهيد بهشتي به بسيج و حزبالله حمله ميكنند، بايد از خود بپرسند: اگر امروز غائله 14 اسفند 59 تكرار شود در كدام جبهه قرار دارند؟ در جبههاي كه شهيد بهشتي و حزباللّهيهاي مظلوم كتك خوردند؟! يا در گروه مقابل و معاندين كه اتفاقاً آنها نيز مدعي هتك حرمت بودند؟!
همه ميدانند كه اتهام اصلي بهشتي نزد دشمن، ارتباط تنگاتنگ او با بسيج و حزبالله بود. اتهام بهشتي و سبب مظلوميت آن عزيز، خضوع و تسليم كامل او در مقابل ولايت بود. و نه ايستادگي در مقابل راه ولايت!
متهم كردن بسيجيها و حزباللّهيهايي كه دهها هزار شهيد و جانباز براي حفظ ولايت نثار كردند، به حرمتشكني و به كار بردن واژههاي ناجوانمردانه خيرهسر و انبوه انسانهايي كه تسليمتر از آنان در مقابل حقيقت پيدا نميشود، از جنس همان ظلمي است كه به مقام بهشتي مظلوم روا داشتهاند. و اگر روزنامه جمهوري اسلامي قائل به مظلوميت آن شهيد ميباشد شكي نيست كه اين مقاله او را مظلومتر كرده است.
3- ادب و تواضع مرام بسيج است و حرمتشكني در قاموس بسيج راه ندارد و حتي اگر حرمت توهين و افترا نبود بسيج هوشيارتر از آن است كه با رفتار ناشايست مظلومنمايي متخلفان را فراهم آورد.
4- گاهي صحنههاي مشمئز كننده از توهين و درگيري توسط عناصري خاص ساخته شده و شعارهايي در دو جبهه مخالف سر داده ميشود كه به هر ناظر بسيجي به وضوح روشن است كه هر دو طرف درگير از يك مبدأ و آنهم از سوي دشمنان نظام هدايت ميشوند و انگيزهاي جز ظالم جلوه دادن نظام و حزبالله در كار نيست. از افراد باسابقه و كاركشته در سياست بعيد است كه فريب اين صحنه سازيها را بخورند و همچون برپا كنندگان 14 اسفند بسيج و حزبالله متهم به حرمتشكني كنند.
از آن رسانه محترم انتظار ميرود كه با قلم خود اين توهين بزرگ را عليه بسيج و حزبالله را جبران كند و حسن نيت خود را در پيروي از خط امام را با عذرخواهي از فداكارترين انسانهاي روزگار كه نماد عزت و شرف ملت، بلكه امت اسلامند آشكار كرده و بار ديگر پايبندي خود را به حق نمايان سازد.