خبر فوری خبر فوری
میرحسین موسوی دستگیر شد!!!
جدی نگیرینا طنزه!!!
آقای موسوی ضمن پذیرفتن اتهامات وارده به عنوان آخرین دفاع لحظاتی از وقت دادگاه را به خود اختصاص دادند و اینگونه از خود دفاع کردند:
متن کامل دفاعیات آقای میرحسین موسوی
چه دفاعی از خودم بکنم جناب قاضی؟ من بی دفاعم.
من شریف تربیت شدم. من شریف بزرگ شدم. نه کسی منو میشناخت، نه کسی بنده رو میدید. اصلا 20 سال بود که کسی به من محل نمی ذاشت. نه ثروت مند بودم ونه هیچ چیز دیگر. تا اینکه ثروتمندان دور من را گرفتند.
همه سهم من از زندگی کار فرهنگی بود و یک زن قرآن پژوه و روشنفکر.
من ساده بودم. من همه چیز رو باور میکردم. من با هیچ مخالفت نمیکردم. سرم به کار خودم بود و شریف بودم. به من گفتند: کاندید بشوی حتما رای می آوری. من هم باور کردم. گفتند: اگر رای نیاوردی یعنی در انتخابات تقلب شده است. بازهم باور کردم.
من نمیخواستم کاندید بشوم، من نمیتونستم رئیس جمهور باشم، من نمیتونستم اصلاح طلب باشم، من نمیخواستم شعار اصول گرایی بدهم. من مقاومت کردم تا حد توانم، اما توانم کم بود.
بنده ضعیف بودم. برای خودم ضعیف بودم و برای دیگران. و من به همه احترام میگذاشتم، من به همه احترام میگذاشتم و من شروع کردم به بازی کردن، شروع کردم به سرگرم شدن و بعضی وقتها یادم رفت که کجام و همه ی اینهایی که میگند مال من نیست، حق من نیست و من اشتباهیم...
تقصیر من بود، تقصیر دیگران هم بود.
اما خدایا تو شاهدی که من هیچ چیزی رو برای خودم بر نداشتم. من هیچ چیزی رو توی جیبم نذاشتم، من از سهم کسی نزدم. من فقط اشتباهی بودم.
خدایا تو شاهدی که من چیزی رو خراب نکردم، خدایا تو شاهدی که من کسی رو اذیت نکردم. من فقط اشتباهیم.
چه دفاعی از خودم بکنم؟ من بی دفاعم.
حالا من مانده ام و تقاص این همه اشتباه دیگران و بازیگوشی خودم.
جناب قاضی من از هیچکس توقعی ندارم...
خدایا تو منو ببخش...
لازم به ذکر است که بعد از پخش دفاعیات آقای موسوی از رسانه ملی، آقای ضرغامی طی نامه ایی از مهران مدیری به خاطر تاثیر گذار بودن سریال مرد هزار چهره تشکر و قدردانی کرد و افزود: ای کاش سایر نخبگان سیاسی با درس گرفتن از سریال آموزنده مرد هزار چهره از لجبازی دست بر می داشتند و ملت را از اعترافات خود شاد و خوشنود می ساختند.
|
||
|
بهمن در مدرسه فیضیه قم٬ تجمع اعتراض آمیز برگزار کردند.
یه روز یه رشتی بود...
اسمش میرزا کوچک خان بود، میرزا کوچک خان جنگلی.
او می توانست از سبزی جنگل های شمال و از دریای آبی اش لذت ببرد و عمری را به خوشی و آرامش سپری کند
اما سرزمین اش را دوست داشت و مردمانش را
و برای همین در برابر ستم ایستاد
آنقدر که روزی سرش را از تنش جدا کردند.
یه روز یه اصفهانی بود...
اسمش حسین خرازی
وقتی عراقی ها به کشورش حمله کردند ، جانش را برداشت و با خودش برد دم توپ و گلوله و خمپاره.
کارش شد دفاع از مردم سرزمینش ، از ناموس شان و از دین شان.
آنقدر جنگید و جنگید تا در یکی از روزهای آن جنگ بزرگ ، خونش بر زمین ریخت و خودش به آسمان رفت.
الله اعلم...
سلام دوستان عزیز
چند سال قبل از انقلاب در خیابان خودمان با دوستی که کتابی در دست داشت آشنا شدم.اسم کتاب این بود:اینهمه تبلیغات چرا؟؟؟!!!! به قلم م . ج . حسابدار.لابد اسم مستعار بود.این را بعدا یاد گرفتم.
ایشان در خصوص اتلاف وقت گرانبهای جوانان و نوجوانان در هیئتهای مذهبی با اعداد و ارقام ثابت کرده بود که اوقات شریف مردم در جلسات مذهبی تلف شده و از آن اوقات استفاده شایسته و بایسته نمیشود.
بعدها به سبب راهنمائیهای آن دوست به مسجد کوچکی که در چند قدمی خانه مان بود راه یافته و از جلسات پر باری که روزهای جمعه با مدیریت دانشمند عزیز حسینچی که به گمانم الان پایتخت نشین شده اند و استاد ارجمند جناب حجه الاسلام حاج میرزارحیم قائم آذر (که یکی دوسال پیش به رحمت ایزدی پیوستند) و جوان مذهبی بنام محمدباقر امامی که تازه از روستا آمده بود و در کارخانه ماشین سازی تبریز کار میکرد (البته آن زمان خیلی مذهبی و انقلابی دوآتشه بود ایشان رساله الامام فی تکوین الانسان که بقلم حضرت امام رضوان الله تعالی علیه نوشته شده بود را در اختبار ما قرار داد و با معرفی معلم شهید دکتر شریعتی و کتابهایش نظیر پدر !مادر ! ما متهمیم. ما را با انقلاب و اسلام و قران آشنا نمود هرچند که ایشان الان در آن وادیها نبوده و نیست و بعد از انقلاب هم هم پیاله دکتر حبیب الله پیمان موسس جنبش مسلمانان مبارز در استان بود تا یادم نرفته بگویم که ایشان همکار آقای مقصود کهنه چی که در عصر اصلاحات با نام مقصود فراستخواه شناخته شد در اداره جنبش مسلمانان مبارز استان نقش فعالی را داشت) در همان جلسات شرکت میکردیم.
یادش بخیر یک روز حدیث شریف زیر را از امام علی (ع) برایمان یاد داد:
ما جاع الفقیر حتی متع به الغنی.هیچ فقیری گرسنه نمی ماند مگر اینکه در کنار آن شکم سیری بوده باشد.
روزی دیگر:
و ما رایت ثروه موفوره الا و الی جانبها حق مضیع.
هیچ ثروت انباشته ای در جائی ندیدم مگر اینکه در کنار آن حق و حقوقی از مردم پایمال شده باشد.
بگذریم.
بعد از انقلاب به سبب مسائل سیاسی ارتباطم با کهنه چی و امامی قطع شد.روز محمد امامی یک خبر خوشی را برایم گفت و آن اینکه از جنبش مسلمانان مبارز بریده و کتاب جنبش مسلمانان مبارز از گرایش تا جدایی را به همراه مقصود کهنه چی قلمی کرده است. و این بود که دوره دوستی با ایشان چند سالی به درازا کشید.تا اینکه روزی:
برایم گفت: علی این که میگن خدا و پیامبر و ائمه و ...... اینها همه وهم و خیاله آن چیزی که اصالت دارد اینه که تا چقدر به مادیات اهمیت بدی.اصل و اساس ماده هست و ......
و من ماندم که چه بگویم روزی کتابی را از دکتر شریعتی برایم داد و خواندم (اسم کتاب یادم نیست) این جملات از کتاب تا حدودی یادم مانده که:
وقتی برایت مهم نباشد که کی بر شما حکومت میکند و در مسائل پیرامونی خودت حساسیت نداشته باشی چه فرق میکند که در کنار مسجد الحرام به نماز ایستاده باشی یا به شراب نشسته باشی.
یاد گرفتم که بعضی ها با زر بعضیها با زور و بعضیها با تزویر بر انسانیت یورش میبرند و بعد از سالها طینت و باطن انسانها آشکار میشود.مثل خودش که آن زمان برایم ملموس نبود.
روزها و بهضی از شبها در تظاهرات مردمی ( نه میلیونی که در تظاهرات چند نفره ۲۰ یا ۳۰ و یا حداکثر ۵۰ نفری شرکت میکردیم.
ما برای نان و مسکن و حتی آزادی بمعنی غربی آن قیام نکردیم.ما برای نفت و پول و پله قیام نکردیم.
دین و ایمان و انسانیت و شرف در کشور ما نابود شده بود مثل وضع مردم در کشورهائی نظیر تونس الجزایر و مصر و ...... بودیم امام (ره) آمد شرف و عزت و آزادگی را برای ما ارمغان آورد.
امام آمد نور آمد امام آمد اسلام آمد امام آمد امامت را به کشور ما ارمغان آورد امام آمد پادشاهی رفت.
امام آمد فجر و فجر آفرینی را به ما ارمغان آورد.
همین روزها در تونس و مصر راشد الغنوشی و مردم قهرمان مصر طومار مبارک و نظام بن علی را در هم میپیچند.و در قران خوانده ایم که:
تلک الایام نداولها بین الناس.این روزها روزهائی است که ما به گردش در می آوریم و در بین مردم این حکومتها را دست بدست میگردانیم و آن چه باقی است جکومت خدائی است و لا غیر.
باز در قران خوانده ام که : الیس الصبح بقریب. آیا صبح پیروزی نزدیک نیست؟
هرچند بعضیها از پیروزی مسلمانان در آن کشورها نگران یا شوکه بشوند من با مطالعه عرض میکنم که انقلاب اسلامی ایران در همین دهه فجر امسال در کشورهای آفریقائی و خاورمیانه عربی تکرار میشود و ۲۲ بهمن هرسال سالروز پیروزی مسلمانان بر استکبار جهانی و صهیونیسم بین المللی خواهد بود و هرسال ۲۲ بهمن را نظیر روز قدس در سطح جهان جشن خواهیم گرفت هرچند که:
یریدون لیطفئوا نور الله بافواههم و الله متم نوره ولو کره المشرکون.
میخواهند نور خدا را با دهانهایشان خاموش کنند در حالی که خداوند میخواهد نورش را به کمال برساند ولو اینکه مشرکان را ناخوش آید.
چراغی را که ایزد برفروزد هرآنکس پف کند ریشش بسوزد.
مثل اینکه این فلاش بک یه کم طولانی شد.
ببخشید.
مجله "فارين پالسي " در گزارشي به بررسي اوضاع 5 كشور عربي پرداخت كه پس از تونس ميتوانند شاهد قيام مردمي و سقوط حكومتها باشند.
مجله آمريكايي "فارين پالسي " در گزارشي به بررسي اوضاع 5 كشور عربي پرداخت كه پس از تونس ميتوانند شاهد قيام مردمي و سقوط حكومتها باشند. كشورهاي مذكور عبارتند از الجزاير، مصر، ليبي، سودان و اردن.
فارين پاليسي براي ادعاي طرح شده دلايل و توضيحاتي را مطرح كرده است كه در ادامه به آنها اشاره ميشود:
* واهمه رژيم غيردموكراتيك الجزاير از مواجهه با قيام بزرگ مردمي
به نوشته فارين پالسي، "عبدالعزيز بوتفليقه " از سال 1999 رياست جمهوري الجزاير را برعهده داشته و در سال 2009 با اصلاح قانون اساسي توانست براي سومين بار به رياست جمهوري برگزيده شود، حال آنكه احزاب مخالف انتخابات مزبور را تحريم كرده بودند.
بنابراين گزارش، نگرانيهاي بسياري در خصوص سلامتي بوتفليقه 73 ساله وجود دارد و گفته ميشود كه برادر وي خود را براي جانشيني رئيسجمهور آماده ميسازد.
بوتفليقه توانست به جنگ 10 ساله داخلي در الجزاير پايان داده و روابط اين كشور را با قدرتهاي آفريقايي و اروپايي ارتقا بخشد اما در مقابله با شورشيان وابسته به القاعده در "مغرب اسلامي " ناكام بوده و نتوانسته است از فرسايش نهادهاي دموكراتيك در الجزاير جلوگيري كند.
فارين پالسي در بيان نشانههاي هشداردهنده در خصوص قيام مردمي در الجزاير نوشت: الجزاير نيز همچون تونس در ماه ژانويه شاهد اعتراضهايي در اعتراض به افزايش قيمت ارزاق و بحران بيكاري بود. اين اعتراضها زماني اوج گرفت كه دولت از افزايش قيمت شير، شكر و آرد خبر داد. در جريان اين اعتراضها هزاران جوان الجزايري با پرتاب سنگ به سمت نيروهاي پليس و به آتش كشيدن يك پاسگاه اعتراض خود را به افزايش قيمتها ابراز داشتند.
بر اساس اين گزارش، الجزاير 20 درصد از گاز مورد نياز اروپا را تامين ميكند اما مدتهاست كه شهروندان اين كشور از توزيع ناعادلانه درآمدها ناراضي هستند.
در شرايطي كه قيام مردم تونس در اعتراض به حكومت "زينالعابدين بنعلي " به اوج خود ميرسيد، نيروهاي امنيتي الجزاير موفق شدند اعتراضات مردمي را تا حدودي تحت كنترل درآورند. اما پس از اين كنترل نسبي اوضاع، شرايط بار ديگر رو به وخامت گذاشت و 5 شهروند مرد الجزايري خود را در پيروي از "محمد بوعزيزي "، شهروند تونسي كه خودكشي وي منجر به آغاز ناآراميها شد، به آتش كشيدند.
فارين پالسي نوشت: هرچند كه رژيم بوتفليقه رژيمي غيرمردمي و غيردموكراتيك است، اما به اندازه حكومت بنعلي در تونس سركوبگر نيست و اين امر شرايط را براي مخالفان رژيم در راستاي ترتيب دادن يك قيام بزرگ مردمي سختتر ميكند.
علاوه بر اين، نشانهاي از حمايت اتحاديههاي صنفي و گروههاي مخالف دولت از اعتراضات انجام شده به چشم نميخورد و اين اعتراضها بيشتر توسط جوانان بيكار انجام ميشود. شايد بهخاطر دچار نشدن به سرنوشت بنعلي باشد كه بوتفليقه براي دولت جديد تونس آرزوي موفقيت كرده است!
* فرعون 82 ساله مصر در مسير افول
فارين پالسي در تشريح اوضاع مصر به عنوان دومين كشور مدنظر اين نشريه براي پاي گذاشتن در مسيري كه تونس به آن رفت، نوشت: "حسني مبارك " سه دهه است كه قدرت را در مصر در دست دارد، چرا كه قانون مربوط به شرايط اضطراري به وي اين فرصت را داده است تا انتخابات را به هر نحوي كه ميخواهد دستكاري كند.
اما به نظر ميرسد كه قدرت در حال ليز خوردن از دستان اين "فرعون 82 ساله " است. شايعاتي كه مستمرا در خصوص اوضاع نامطلوب جسماني حسني مبارك منتشر ميشود، به رقابت بين "جمال مبارك "، پسر وي و "عمر سليمان "، رييس قدرتمند سازمان اطلاعات مصر، دامن زده است.
مصر نيز طي روزهاي اخير شاهد خودكشيهاي متعدد شهروندان به پيروي از محمد بوعزيزي بوده است. روز 18 ژانويه يك جوان 25 ساله به عنوان سومين نفر، خود را بر روي پشت بام منزلش در شهر اسكندريه به آتش كشيد. وي در اثر شدت جراحات جان باخت.
گزارشها حاكي از آن است كه پيش از اين جوان 25 ساله، يك وكيل 40 ساله نيز در قاهره پس از سر دادن شعارهايي در محكوميت افزايش قيمتها سعي در خودكشي كرد. پيش از او نيز فرد ديگري خود را در برابر ساختمان پارلمان به آتش كشيد؛ اما پيشبيني ميشود كه هر دو نفر زنده بمانند.
با وجود اين شرايط، "احمد ابوالغيط "، وزير امور خارجه مصر با لحني عصباني اظهارنظر كساني را كه معتقدند شرايط مصر قابل تسري به ديگر كشورهاست "بيمعني " دانسته و تصريح كرد كه اين اظهار نظرها ميتواند "به تعصبات دامن زده و شرايط را وخيمتر كند! " به نظر ميرسد كه ابوالغيط در انتخاب كلمات چندان دقت نكرده باشد!
به نوشته فارين پالسي، با وجود سخنان وزير خارجه، ساير بازيگران سياسي صحنه مصر نظر ديگري دارند. از جمله اين بازيگران "محمد البرادعي "، كانديداي احتمالي رياست جمهوري و مدير كل سابق آژانس بينالمللي انرژي اتمي است كه ميگويد با توجه به آنچه در تونس اتفاق افتاد، تغيير در مصر نيز اجتنابناپذير است!
* آشفتگي در ليبي
پس از بررسي شرايط الجزاير و مصر، فارين پالسي به سراغ ليبي رفته و نوشته است: دوران حكومت "سرهنگ معمر قذافي "، از تمامي كساني كه امروز در جهان حكومت را در دست دارند طولانيتر بوده است. وي در سال 1969 و با يك كودتاي نظامي به قدرت رسيده و كشور تحت حاكميتش همواره به عنوان يكي از بزرگترين ناقضان حقوق بشر و غيردموكراتيكترين كشورها شناخته شده است.
در اين كشور از آزادي مطبوعات هيچ خبري نيست و از احزاب مخالف نيز تنها يادگارهايي باقي مانده است. با "كتاب سبز قذافي " كه بيانگر فلسفه حكومتي اوست در ليبي همچون كتابي مقدس برخورد ميشود!
در ادامه اين گزارش ميخوانيم: با اين حال، طي چند سال اخير و پس از نابودي برنامه هستهاي، ليبي شاهد اندكي مدارا با مخالفان دولت بوده است كه باعث شده دولت ليبي تا حدودي كمتر از گذشته منفور جهانيان باشد. اين اصلاحات را بايد به "سيف "، پسر قذافي نسبت داد كه عقايدش تا حدودي نسبت به پدرش دموكراتيكتر است و بسياري از ناظران وي را جانشين معمر قذافي ميدانند.
فارين پالسي در بيان نشانههاي هشداردهنده در خصوص قيام مردمي در ليبي نوشت: هرچند كه به دست آوردن اطلاعات قابل اعتماد از داخل ليبي كار مشكلي است اما برخي گزارشها و ويدئوهاي منتشر شده در يوتيوب از اعتراضات مردمي در شهر "البيدا " حكايت دارند كه طي آنها جمعيتهاي معترض شعارهاي ضدحكومتي سر داده و در خيابانها آتشسوزي رخ داده است. در كشوري همچون ليبي اعتراضات خياباني واژهاي است كه حتي به گوش بسياري از افراد هم نرسيده است.
بهنظر ميرسد كه دولت ليبي براي جلوگيري از اعتراضاتي مشابه با آنچه در الجزاير و تونس در اعتراض به افزايش قيمت مواد غذايي رخ داد، براي واردات مواد غذايي تسهيلاتي قائل شده و برخي محدوديتها را از ميان برداشته است.
روز 15 ژانويه، قذافي در سخناني در خصوص وقايع تونس كه از تلويزيون ليبي پخش شد، قيام مردم تونس را مورد سرزنش قرار داد و همچنين از ويكيليكس بهخاطر انتشار مطالب نوشته شده توسط سفراي دروغپرداز انتقاد كرد. اسناد ويكيليكس در خصوص قذافي مطالب ناخوشايندي را دربرميگرفت، از جمله روابط وي با پرستار اوكرايني. بهنظر ميرسد، قذافي كه در يكي از آخرين سخنرانيهاي بنعلي با عبارت "برادر عزيز " مورد خطاب قرار گرفته بود، از وقايع تونس برداشتي كاملا شخصي داشته است.
فارين پالسي ادامه داد: علاوه بر اعتراضات مردمي در ليبي، بايد به آشفتگي وضعيت در خانواده قذافي نيز اشاره كرد. به نظر ميرسد كه تندروهاي ليبي همكاريهاي گستردهاي را با "متسم "، فرزند كوچكتر قذافي آغاز كردهاند كه رياست يكي از سازمانهاي امنيتي را در ليبي برعهده داشته و عليه اصلاحات انجام شده توسط سيف اقداماتي را صورت ميدهد. طي روزهاي اخير سيف مجبور شده است كه فعاليتهاي يك مركز حقوق بشر را كه تحت رياست خود او بود تعطيل كند و روزنامهنگاراني هم كه با وي در اين مركز همكاري داشتند، دستگير شدند!
ناآراميهاي بيشتر ميتواند فرصت را براي هر يك از برادران ايجاد كند تا ديگري را از ميدان به دركند.
*احتمال كم وقوع انقلاب در سودان
سودان چهارمين كشوري است كه تحليلگران فارين پالسي بسترهاي لازم را براي ايجاد قيام مردمي در آن مناسب ديدهاند. اين مجله آمريكايي در تشريح شرايط سودان مينويسد: "عمر البشير "، رئيسجمهور سودان، طي دو دهه حاكميت خود بر اين كشور به "استاد تفرقه انداختن و حكومت كردن " تبديل شده است. وي استادانه مخالفان خود را به جان هم انداخته و تهديدها بر ضد حكومت خود را خنثي ميكند.
15 سال اول حكومت عمر البشير به جنگ داخلي شمال و جنوب گذشت اما در دهه 2000 ميلادي شورشهاي دارفور به راه افتاد و بشير شبهنظاميان "جانجاويد " را تجهيز كرد تا به جنگ شورشيان دارفور بروند.
مناطق جنوبي سودان اكنون در انتظار نتايج يك همهپرسي هستند كه موضوع آن جدايي مناطق جنوبي از مناطق شمالي است. بشير قول داده است كه به نتايج انتخابات احترام بگذارد اما كسي مطمئن نيست كه وي بر سر قول خود بماند! وي در مناطق شمالي توانسته است با محدود كردن مطبوعات و سركوب مخالفان، راه را براي حاميان خود باز كرده و مردمي به نظر برسد. وي در انتخابات سال گذشته ميلادي و پس از كنار كشيدن مخالفين از ترس عادلانه برگزار نشدن انتخابات بار ديگر به رياست جمهوري برگزيده شد.
فارين پالسي افزود: بشير حتي در مناطقي كه به شكل سنتي افكار عمومي را در اختيار داشت در حال از دست دادن دوستان خود است. "حسن الترابي "، رهبر مخالفان تونس با تظاهرات روز 17 ژانويه پيامي را براي بشير مخابره كرد. وي در گفتگو با خبرگزاري فرانسه گفت: "آنچه در تونس روي داد يك يادبود است. اين همان چيزي است كه ميتواند در سودان اتفاق بيفتد. اگر هم اتفاق نيفتد، خونريزيهاي بسياري رخ خواهد داد. "
در واقع، عمر البشير عليرغم شخصيت قدرتمندي كه دارد، با مشكلات گستردهاي مواجه است. به نظر ميرسد كه منطقه جنوبي سودان در حال تجزيه از اين كشور است و اين دردسر بزرگي براي بشير خواهد بود، چرا كه بخش عمده منابع نفتي سودان، در بخشهاي جنوبي واقع شده است.
حتي در بخشهاي شمالي نيز نارضايتي از اوضاع اقتصادي رو به فزوني است. بشير در تلاش براي مقابله با كسري بودجه از طريق قطع يارانههاي سوخت و كالاهاي اساسي است اما افزايش قيمتهاي ناشي از اين تدبير، دانشجويان معترض را به خيابانها كشانده است.
با اين حال، هنوز به نظر نميرسد كه انقلابي در سودان در كار باشد. ترابي به همراه برخي ديگر از شخصيتهاي مخالف پس از اظهارات فوق دستگير شد و اين نشان داد كه بشير همچنان نفر اول سودان است.
* ملكه اردن بايد به فكر خانهاي در جده باشد
فارين پالسي اردن را به عنوان پنجمين كشور آماده خيزش مردمي معرفي كرده و نوشته است: "عبدالله دوم " پادشاه اردن، از مهمترين متحدين آمريكا در منطقه و از دلالان صلح ميان اسرائيل و تشكيلات خودگردان محسوب ميشود. عبدالله كه در آمريكا تحصيل كرده، چهارمين پادشاه از خاندان هاشمي است كه پس از جنگ دوم جهاني بر اردن حكومت ميكند.
اين مجله آمريكايي افزود: پارلمان جديد اردن كه تا حدي غيرقابل پيشبيني است و همچنين مشكل بيكاري كه درصد آن اكنون در اردن دورقمي شده است، برخي تحليلگران را بر آن داشته است كه نسبت به بقاي عبدالله دوم در راس قدرت ابراز ترديد كنند.
فارين پالسي در بيان نشانههاي بحران در اردن تصريح كرد: در روز 16 ژانويه، 3000 اردني در مقابل پارلمان اين كشور گرد آمده و نسبت به سياستهاي اقتصادي رژيم اين كشور اعتراض كردند. برخي از پلاكاردهاي حمل شده در اين تظاهرات شامل جملاتي همچون : "اردن تنها براي ثروتمندان نيست؛ نان خط قرمز ماست و از خشم و گرسنگي ما آگاه باشيد! " را شامل ميشدند.
دولت "سمير رفاعي "، نخستوزير اردن كه تظاهركنندگان خواستار استعفاي آن بودند قول داده است تا 225 ميليون دلار يارانه اضافي را صرف كالاهاي اساسي همچون شكر و برنج كند.
بنابراين گزارش، تظاهراتكنندگان از ترس بهكارگيري خشونت از سوي نيروهاي امنيتي از بهكاربردن شعارهايي كه مستقيما نظام پادشاهي اين كشور را هدف قرار ميداد، اجتناب كردند.
"رينا "، ملكه اردن كه در يك پيام اينترنتي ابراز داشته بود كه وقايع تونس را از نزديك تعقيب كرده و براي آرامش و ثبات اين كشور دعا ميكند، با پاسخ تندي از سوي كاربران اردني مواجه شد. يكي از اين كاربران به وي هشدار داد كه بايد به دنبال منزلي در شهر جده واقع در عربستان سعودي براي خود و همسرش باشد. جده همان جايي است كه اكنون رئيسجمهور معزول تونس در آن منزل گزيده است.
گروههايي از دانشجويان و جوانان پرشور انقلابي و مسلمان تونس در صددند تا با ايجاد حزبي به نام "حزب الله " فعاليتهاي خود را در اين كشور، سازماندهي و به صورت كاملاً مردمي ساماندهي نمايند.
در پي وقوع انقلاب اسلامي در تونس و سقوط ديكتاتور "زين العابدين بن علي "رئيس جمهور مخلوع و فراري اين كشور ، برخي از منابع آگاه خبر مي دهند گروههايي از دانشجويان و جوانان پرشور انقلابي و مسلمان اين كشور، در صددند تا با ايجاد حزبي به نام "حزب الله " فعاليتهاي خود را در اين كشور، سازماندهي و به صورت كاملاً مردمي ساماندهي نمايند.
"جميل بن علوي " يكي از فعالان دانشجويي در گفتگويي با خبرنگار فارس اظهار داشت: الگوهاي پيشرفته انقلابي و اسلامي نظير حزب الله لبنان ميتواند دورنماي اميدبخش و روشني براي تونس باشد.
وي با ابراز اميدواري از رشد اسلامگرايي در تونس گفت: آينده اين كشور از آن جوانان مسلمان و انقلابي است.
بسياري از تحليلگران، آينده تونس را به دليل نداشتن رهبري واحد مبهم توصيف ميكنند، اما به نظر ميرسد بازگشت «شيخ راشد الغنوشي» رهبر مسلمانان تونس بتواند اميد اسلامگرايان اين كشور را پررنگتر كند.
«راشد الغنوشي» در سال 1941 در روستايي كوچك در جنوب تونس متولد شد. وي مدارج تحصيلي را به ترتيب در «الخلدونيه»، «قاهره»، «سوريه» و «پاريس» گذراند، اما به دليل مشكلات خانوادگي، تحصيل در اروپا را رها كرد و به تونس بازگشت و به عنوان استاد فلسفه مشغول به كار شد.
وي پس از چندي با «عبدالفتاح مورو» و «حميده النيفر» و «صلاحالدين جورشي» آشنا شد. اين هسته چهار نفره با «جمعيت پاسدار قرآن كريم» همكاري ميكرد. در سال 1970 اولين حلقه درس و بحث اين هسته كه حدود 30 تا 35 هزار نفر را در بر ميگرفت در مسجد «سيدي يوسف» تشكيل شد. اكثر اين افراد دانشجويان جواني بودند كه در آكادمي ابنشرف در مقطع ليسانس شاگرد شيخ الغنوشي بودند.
از آغاز دهه 60 دولت تونس توانسته بود تمام وابستگان به مدرسه زيتونيه را با خود همراه كند. نسل جديد جنبش اسلامي به رهبري شيخ راشد الغنوشي به شيوخ زيتونيه ايراد ميگرفتند و آنان را نسلي ميدانستند كه امانت الهي خود را حفظ نكرده و در مورد كشور كوتاهي كرده و آن را به سكولارها تحويل دادهاند. كتاب «جنبش اسلامي تونس» در اين مورد از زبان شيخ الغنوشي ميگويد: «ما ديگر به بازماندگان مدرسه زيتونيه به عنوان الگويي كه بايد از آنها تبعيت شود؛ نمينگريم. ما به سيد قطب، حسن البنا و مودودي چشم دوختهايم. شيوخ ما آنها هستند، زيرا پرچم اصلاحات اسلامي را برافراشتهاند. من به دنبال ابزار مبارزه و به دنبال كسي هستم كه به او به عنوان اصلاحطلبي كه بر ضد سكولاريسم و فساد وارد جنگ ميشود، اقتدا كنم.»
راشد الغنوشي با انتشار ماهنامه «المعرفه» در اوائل سال 1970 نخستين هستههاي حركت اسلامي تونس را تشكيل داد و به همين دليل با مشكلات فراواني مواجه شد. او حتي تا پاي چوبه دار رفت، اما سرانجام به خارج از كشور تبعيد شد.
وي در سال 1980 براي اولينبار زندان سياسي را تجربه كرد و پس از آزادي از زندان، به كشورهاي حاشيه خليج فارس، ايران، سودان و لبنان سفر كرد.
اين رهبر انقلابي مسلمان تأليفاتي در زمينه مسائل اجتماعي و فلسفي اسلامي دارد كه بعضي از آنها در كشورهاي مصر، سودان، تونس، الجزاير، تركيه، فرانسه و ايران چاپ و منتشر شده است.
وي هماكنون در لندن و در تبعيد به سر ميبرد و با توجه به تحولات اخير كشور تونس، قصد رجعت به زادگاهش را دارد. البته نبايد وي را به دليل تشابه اسمي با «محمد الغنوشي» رئيسجمهور موقت و فعلي تونس اشتباه گرفت.
به همين مناسبت و براي آشنايي بيشتر با اين رهبر انقلابي مسلمان، معرفي دو كتاب وي به نامهاي «حركت امام خميني و تجديد حيات اسلام» و «مسأله فلسطين و ماهيت طرح صهيونيسم» در پي ميآيد:
* حركت امام خميني و تجديد حيات اسلام
كتاب «حركت امام خميني و تجديد حيات اسلام» نوشته راشد الغنوشي، رهبر حركت اسلامي «النهضه» تونس است كه به همت آيتالله سيدهادي خسروشاهي ترجمه و به جامعه فرهنگي كشور ارائه شده است.
به گزارش مركز بررسي هاي اسلامي قم، مقالات اين كتاب به مناسبتهاي مختلف به همت استاد خسروشاهي، ترجمه و در روزنامه اطلاعات منتشر شده است و به مناسبت پانزدهمين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي، به صورت كتاب مستقلي توسط انتشارات موسسه اطلاعات روانه بازار كتاب شده است.
مباحث كتاب درباره انقلاب اسلامي ايران و رهبري اين حركت است كه از ديدگاه مولف، موجب تجديد حيات جهان اسلام در عصر ما گرديده است و به همين دليل، مترجم نام اين كتاب را «حركت امام خميني و تجديد حيات اسلام» انتخاب نموده است.
اين كتاب از يك مقدمه (درباره مؤلف و كتاب) و چهار بخش تشكيل شده است. بخش اول اين كتاب «امام خميني و رهبري حركت هاي اسلامي، اخوان المسلمين، جماعت اسلامي و حركت اسلامي ايران» نام دارد كه نويسنده به مقايسه تطبيقي سه حركت اسلامي برجسته معاصر در جهان اسلام ميپردازد و برجستگيها و تمايزات امام خميني و انقلاب اسلامي را نسبت به ديگر حركتهاي اسلامي معاصر به اثبات ميرساند.
مقاله «انقلاب اسلامي ايران، پيشتاز حركت جهاني اسلام» بخش دوم و مقاله «تجديد حيات اسلام: حاكميت علما يا روشنفكران» عنوان بخش سوم كتاب حاضر را تشكيل ميدهند. بخش چهارم كتاب هم گفتوگوي نشريه «العقيده» الجزيره با راشد الغنوشي درباره حركت اسلامي تونس و ايران اسلامي است كه طي آن ديدگاههاي حركت اسلامي «النهضه» درباره انقلاب اسلامي ايران تبيين ميشود.
انتشارات اطلاعات كتاب «حركت امام خميني و تجديد حيات اسلام» را در 128 صفحه و در قطع رقعي، براي نخستين بار در سال 1372 و براي مرتبه دوم در سال 1377 چاپ كرد.
* مسأله فلسطين و ماهيت طرح صهيونيسم
كتاب «مسأله فلسطين و ماهيت طرح صهيونيسم» نوشته راشد الغنوشي با ترجمه آيتالله سيدهادي خسروشاهي از سوي دفتر نشر فرهنگ اسلامي منتشر شده است.
به گزارش مركز بررسيهاي اسلامي قم، تحليلهاي سياسي اين كتاب، در اوائل دهه 80 ميلادي توسط شيخ راشد الغنوشي، رهبر حركت اسلامي «النهضه» تونس به عنوان تحليلهاي «درون تشكيلاتي» براي مطالعه كادرهاي حركت اسلامي نوشته شده است.
اين تحليلها در ايام حضور آيتالله خسروشاهي در ايتاليا به عنوان سفير جمهوري اسلامي ايران در واتيكان، به دست وي ميرسيد و چون حركت «الاتجاه الاسلامي» غنوشي تحت فشار شديد رژيم «حبيب بورقبيه» بود، خسروشاهي ترجمه و نشر اين مطالب را در آن زمان صلاح ندانست. چرا كه غنوشي به علت هواداري علني از انقلاب اسلامي و رهبري آن حضرت امام خميني (ره) تحت تعقيب قانوني بود.
اين تحليلها كه به تناسب حوادث منطقه نوشته شده، با توجه نقش مثبت سازمان آزاديبخش فلسطين (ساف) در آن دورانها، به ظاهر لحن دفاع از سازمان را دارد ولي تحليلهاي بعدي ـ كه پس از آغاز سازشكاري رهبري پترو دلار فلسطيني نوشته شده ـ روشنگر حقايق و افشاگر ماهيت ماكياولسيتي سياستبازان فلسطيني است.
نسخه عربي اين كتاب با عنوان «قضية فلسطين بين مفترق طريقين» و با امضاي مستعار «الاستاذ معاذ صابر» منتشر شد. مجموعه مباحث اين كتاب، ديدگاههاي حركت اسلامي تونس را درباره فلسطين، اسرائيل، ارتجاع عرب، ماهيت رژيم فاشيستي سرهنگهاي حاكم بر تونس مانند حبيب بورقبيه، انتفاضه و انقلاب اسلامي ايران نشان ميدهد.
اين كتاب در 6 بخش تنظيم و تدوين شده است كه مسأله فلسطين بر سر دوراهي، كنفرانس فاس (ارزيابي و تحليل نتايج اين كنفرانس)، تجربههاي مثبت و منفي انقلاب فلسطين، ماهيت طرح صهيونيستي، از كجا آغاز كنيم؟ و مركزيت مسأله فلسطين، عناوين آن هستند.
متن عربي اين كتاب فاقد سه بخش آخر است كه «ماهيت طرح صهيونستي» متن سخنراني استاد غنوشي در «كنفرانس اسلامي فلسطين» تهران و «از كجا آغاز كنيم؟» متن سخنان وي در ميزگرد «انديشههاي امام خميني درباره فلسطين» است كه در بهمن 1369 با حضور علامه سيد محمدحسين فضلالله (ره)، شيخ عبدالعزيز عوده و احمد جبرئيل در تهران برگزار شد كه ترجمه سخنراني راشد الغنوشي به تناسب موضوع كتاب و براي تكميل به آن افزوده شده است.
«مركزيت مسأله فلسطين» هم ترجمه گفتوگوي هفتهنامه العقيدة چاپ الجزائر (شماره 32) با الغنوشي پس از مراجعت وي از «كنفرانس اسلامي تهران درباره فلسطين» است و وي ضمن معرفي حركت اسلامي «النهضة» تونس و فعاليتهايش، حقايقي را درباره فلسطين و كنفرانس اسلامي تهران بيان ميدارد.
نخستين چاپ كتاب «مسأله فلسطين و ماهيت طرح صهيونيسم» در 142 صفحه، قطع رقعي و شمارگان 5000 نسخه از سوي دفتر نشر فرهنگ اسلامي منتشر شده است.